- هورا کشیدن (کَ دَ)
فریاد و بانگ برآوردن برای دل دادن یا تشویق کسی که به امری خطیر چون مبارزه یا مسابقه اشتغال دارد
معنی هورا کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو
- هورا کشیدن
با صدای بلند و ممتد هورا گفتن: میزدند و میرقصیدند میخواندند و هوارا میکشیدند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صورت کردن، تصویر ساختن، نقاشی کردن، پنداشتن، تصور کردن، چیزی را خلاف واقع نمودن، گزارش دروغ دادن، ساختن پیکری شبیه انسان یا چیز دیگر
(زَ دَ)
لغت نامه دهخدا
جراحت یا قرحه بدتر شدن. سیم کشیدن جراحت یا آب دزدیدن قرحه و ریش.
- امثال:
شاه خانم میزاید ماه خانم درد میکشد
خاله م زاییده خاله زام هو کشیده.
، هو انداختن به آوازی بلند و دراز هو گفتن برای خواندن کسی از دور چنانکه رسم کشاورزان و اویاران است. (یادداشت مؤلف)
- امثال:
شاه خانم میزاید ماه خانم درد میکشد
خاله م زاییده خاله زام هو کشیده.
، هو انداختن به آوازی بلند و دراز هو گفتن برای خواندن کسی از دور چنانکه رسم کشاورزان و اویاران است. (یادداشت مؤلف)
(تَ)
لغت نامه دهخدا
هوا خوردن. در اصطلاح فاسد شدن چیزی که مجاورت ممتد با هوا آن را تباه می کند چون روغن و پنیر و... (از یادداشتهای مؤلف)
(غَ خوَرْ / خُرْ دَ)
لغت نامه دهخدا
نوره به کار داشتن. (یادداشت مؤلف). مالیدن نوره به بدن. واجبی کشیدن. (فرهنگ فارسی معین). ستردن مو. نوره مالیدن. موهای زاید بدن را با مالیدن نوره زایل کردن
(خوا / خا شِ / شُ مَ / مُ دَ)
لغت نامه دهخدا
عکس کشیدن. تصویر کشیدن. نقاشی. رجوع به صورت برکشیدن، صورت برداشتن و صورت کردن شود
